دلتنگی ها
وقتی می خواند نمی شنیدم... چه غم انگیزاست وقتی چشمه سرد و زلال "دکتر علی شریعتی"
وقتی که بود نمی دیدم...
وقتی که دیدم که نبود!...
وقتی شنیدم که نخواند!...
در برابرت، می جوشد و می خروشد
و می خواند ومی نالد، تشنه آتش باشی و نه آب،
و چشمه خشکید , از آن آتش که تو
تشنه آن بودی بخار شد و به هوا رفت،
و آتش کویر را تافت، و در خود گداخت و از زمین آتش
روئید واز آسمان آتش بارید تو تشنه آب گردی و
تشنه آتش و بعد، عمری گداختن از غم نبودن کسی
که تا بود از غم نبودن تو می گداخت...
نوشته شده در یکشنبه 90/6/27ساعت
3:28 عصر توسط درخت بی برگ نظرات ( ) | |
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |